به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها که کشورهای مختلفی در خاورمیانه درگیر اعتراضات عمومی، استعفای نخست وزیر، برگزاری انتخابات زودهنگام و... است؛ مردم شیلی در آمریکای جنوبی نیز در حرکتی بیسابقه طی 3 دهه گذشته به تجمع اعتراضآمیز وسیعی اقدام کردند.
بیش از یک میلیون نفر از مردم شیلی روز جمعه در پایتخت این کشور بزرگترین تظاهرات از آغاز اعتراضات عمومی به نابرابری اقتصادی و اجتماعی را برگزار کردند. تظاهراتی که با اعتراض به افزایش بهای حملونقل عمومی آغاز شد، به اغتشاش، آتش زدن اماکن عمومی و غارت اموال عمومی کشیده و تاکنون منجر به کشتن شدن 18 نفر و... شد.
«میلتون فریدمن»؛ رفاقت با دیکتاتورها!
سال 2006 که «فریدمنِ» 94 ساله کولهبار اقتصادی خود را بست و از دنیا رفت، اقتصاددانان مختلفی به مناسبت درگذشتِ او، در صفحه اول «نیویورکتایمز» او را «قهرمان آزادی که آثارش علم اقتصاد را متحول ساخت و جهان را دگرگون کرد» خطاب کردند! دو واقعه مهم اقتصادی، ذهن مردم و اقتصاددانان را همیشه به او سوق میدهد: نخست، اصلاحات بر پایه «بازار آزاد» در شیلی و دیگری برنامه «تعدیل ساختاری» در کشورهای در حال توسعه.
یازدهم سپتامبر 1973، ژنرال «پینوشه» از نظامیان شیلیایی بود که دولت سوسیالیستی «سالوادور آلنده» را از طریق کودتا سرنگون و تا سال 1990 ریاست جمهوری شیلی را از آن خود کرد.
پس از کودتا، دانشآموختگان شیلیایی دانشکده اقتصاد دانشگاه شیکاگو با مدیریت «میلتون فریدمن» با عنوان «مکتب شیکاگو» یا «پسران شیکاگو» سکان مدیریتی اقتصاد شیلی را بهدست گرفتند و برنامههای تحول اقتصادی با محوریت «نئولیبرالیسم» را به راه انداختند! «اقتصاد بازار آزاد» کلیدواژه اصلی آنان بود، اما بهشت بازار آزاد با زور اسلحه توسط دیکتاتوری همچون «پینوشه» بر جامعه و اقتصاد شیلی تحمیل شد.
«فریدمن» طی بازدید از شیلی ضمن تطهیر نظام «بازار آزاد رادیکال» و «اتخاذ رویکرد صادراتی»، ژنرال پینوشه را به خاطر تعهداش به «اجرای تام و تمام بازار آزاد به عنوان یک اصل» مورد تحسین قرار داد و در یک سخنرانی از «معجزه شیلی» سخن گفت!
2 دوره رکود در یک دهه!
«پسران شیکاگو»، شیلی را در جهت وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی به شکل افراطی متحول کردند! سیاستهای اقتصادی «بازار آزاد» که طراحِ آن «فریدمن» بوده، شیلی را 2 بار در یک دهه دچار رکود کرد؛ نخست در سالهای 75-1974 که تولید ناخالص داخلی 12 درصد سقوط کرد و دیگری در سال های 83-1982 که تولید ناخالص داخلی کاهش 15 درصدی داشت.
میانگین رشد «تولید ناخالص داخلی» طی سالهای 89-1974 یعنی در مرحله بازار آزاد و مسئله شکوفایی رشد اقتصادی «فریدمن – پینوشه» تنها 2/6 درصد بود که میتوان آن را با رشد سالانه بیش از چهار درصد طی دوره 71-1951 که دولت نقش بیشتری در اقتصاد ایفا میکرد، مقایسه کرد.
پس از پایان دوره اصلاحات رادیکال مبتنی بر اقتصاد بازار، «فقر و نابرابری» افزایش چشمگیری پیدا کرد. درصد خانوارهایی که زیر «خط فقر مفرط» قرار داشتند طی سالهای 1980 تا 1990 از 12 درصد به 15 درصد افزایش یافت و همچنین درصد خانوارهایی که زیرخط فقر اما بالای خط فقر مفرط قرار داشتند از 24 درصد به 26 درصد رسید.
برمبنای ساختار اقتصاد بازار آزاد، ترکیب رشد نامنظم و آشفته و آزادسازی تجاری رادیکال، به نام بهرهوری و کاهش تورم، به صنعتزدایی روی آورد. سهم تولیدات صنعت از تولید ناخالص داخلی از میانگین 26 درصد در اواخر دهه 1960 به 20 درصد در اواخر دهه 1980 رسید. صنایع فلزی و صنایع تولیدی مرتبط تحت یک اقتصاد صادراتمحور که تولید کشاورزی و استخراج منابع را مدنظر داشت، کاهش شدیدی پیدا کرد.
پینوشه که آزادسازی و خصوصیسازی اقتصادی را آغاز کرد. برای رسیدن به اهدافش، قانون حداقل دستمزدها را حذف و حقوق اتحادیههای تجاری را لغو کرد. تفکر «فریدمن-پینوشه»، نظام پرداخت حقوق بازنشستگی، صنایع دولتی و بانکها را خصوصی کرد و مالیات بر ثروت و درآمد را کاهش داد.
مخالفان سیاستهای اقتصادی پینوشه از جمله «نوام چامسکی» از عنوان «معجزه» به اقدامات صورت گرفته در شیلی و نتایج حاصله از آن خودداری کردند. آنها معتقدند نرخ بیکاری که در سال 1973 به میزان 4/3 درصد بود در سال 1983 به 33 درصد افزایش یافته، این در حالی بود که نرخ دستمزد واقعی 40 درصد تنزل یافت.
تروریسم دولتی و نقض حقوق بشر در دولت پینوشه
مارس 1990 انتخابات ریاست جمهوری شیلی به 17 سال حکومت نظامی ژنرال پینوشه خاتمه بخشید ولی با این حال پینوشه تا سال 1998 فرماندهی ارتش را برای خود حفظ کرد و در مجلس سنا عضویت داشت. در 17 سال حکومت نظامیان در شیلی به رهبری پینوشه، جنایات و تسویه حساب سیاسی زیادی توسط حکومت میلیتاریستی او رخ داد.
حامیان ژنرال پینوشه بر این باورند که او علیرغم نقض حقوق بشر در دوران حکومتش، لااقل توانست به صورت موقت خطر ریشهگیری تفکر کمونیستی را به تعویق اندازد، با تروریسم گروههای افراطی مبارزه کند و سیاستهای نئولیبرالیسمی منجر به فراهم آمدن زمینههای رشد اقتصادی سریع را به مرحله اجرا درآورد. اما در جبهه مخالف، مسائل دیگری مطرح شده، عدهای معتقدند که پینوشه دموکراسی شیلی را از بین برد، به تروریسم دولت دامن زد، به منافع خصوصی اقشار خاص جامعه توجه بیشتری داشت و سیاستهای اقتصادی نئولیبرالیستیاش به نفع ثروتمندان بود و به طبقات پایین جامعه لطمات جبرانناپذیری وارد کرد.
رئیس جمهور شیلی: پیام اعتراض مردم را شنیدم!
اعتراضات مردمی شیلی پس از افزایش ۴ سنتی قیمت بلیط مترو شروع شد و این اعتراضات در زمان کوتاهی گسترش یافت و بغض فروخورده مردم طی چند سال گذشته به ناگهان منفجر شد.
«سباستین پینیهرا» رئیس جمهور شیلی که وابسته به طیف محافظه کاران است، خود از ثروتمندان کشور محسوب میشود. وی با اقدامات نئولیبرالی در صحنه اقتصاد داخلی، باعث فشار شدیدی بر دوش مردم حقوقبگیر و طبقات محروم جامعه شد. آخرین نظرسنجیها از کاهش شدید محبوبیت «پینیهرا» خبر میدهد. بیش از ۸۰ درصد مردم معتقدند اصلاحات اقتصادی مورد نظر رئیس جمهور شیلی به نتیجه نخواهد رسید.
رئیس جمهور شیلی پس از تظاهرات بیش از یک میلیون نفری مردم، در پیامی توییتری اعلام کرد: «صدای مردم را شنیده و شیلی دیگر مانند گذشته نخواهد بود.» وی با این پیام نشان داد که قصد دارد خود را از سقوط مصون کند.
شیلی که از ذخایر غنی مس سرشار است، با افزایش صادرات خود به ارقام بالای رشد اقتصادی رسید. اما طبقه کارگر زیر چرخ دندههای رشد اقتصادی له شد. ثروت به دست آمده بیش از پیش به جیب اربابان قدرت و صاحبان معادن رفت. تمامی امکانات تولید ثروت، به جای آنکه ملی شود و ثمره آن به همه مردم شیلی برسد، در دستان اقلیتی خاص قرار گرفت.
* گزارش از یاسین قاسمی